Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-09@07:28:57 GMT

حال و هوای رشت؛ در «داستان» این شماره

تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۳۴۴۳۱۷

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در میان مجلات متنوع و مختلف «همشهری» که بحث دربارۀ انتشار یا توقف آنها هر از گاهی در‌می‌گیرد مجلۀ «داستان»، داستان دیگری دارد و خوش‌بختانه بر سر ادامۀ انتشار آن اختلافی نیست.

داستان، مجله ای به غایت خواندنی و در عین حال پاسخی است جدی به آنها که می‌گویند عصر مطبوعات چاپی به سر رسیده و روزگار، یک سره از آنِ فضای مجازی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زیرا حسی را منتقل می‌کند که جز از نشریه کاغذی برنمی‌آید. چه با کلمات و چه با طرح و تصاویر و فرم.

ویژگی دیگر این مجله این است که هم از نامداران داستان و مطلب چاپ می‌کند و هم از کسانی که به قدر آنان اسم و رسم ندارند اما معرفی می‌شوند تا خوانندگان با قلم آنان آشنا شوند و افراد با استعداد احساس کنند تریبونی برای آنها هم هست.

داستان این شماره به «رشت» اختصاص دارد و البته به خود رشت بسنده نکرده و حال و هوای کل گیلان را به خوبی منعکس کرده است هر چند که عنوان «ویژه رشت» شاید این تصور را ایجاد کند که خاص منطقه گیلان است مانند ویزه نامه های در واقع آگهی نامه و نه دربارۀ آن سامان.

با این وصف توصیه می کنیم اگر گذارتان به رشت افتاده یا دوستی اهل گیلان دارید، این شماره را تهیه و به او هدیه کنید.

وقتی این شماره برای این نویسنده که نسل در نسل زاده و بالیدۀ تهران است اما زیاد به رشت سفر کرده و می کند جذاب و دل نشین و مطابق و منطبق با تجربه ها و دیده ها و چشیده هاست برای زادگان و بالیدگان رشت و گیلانیان قطعا بسا خوش تر خواهد نشست و از این رو برای مردمان خود آن سامان چه ساکن گیلان باشند و چه به دیارهای دیگر کوچیده باشند این شماره یک اتفاق شیرین است و دریغ است که کام شان را شیرین نکنند هر چند که می دانم ذائقه شان به ترشی شایق تر است تا شیرینی.

شاید ذکر تنها سه نمونه برای اثبات ادعاهای بالا کفایت کند:

نخست: روایت هوشنگ ابتهاج است که او را با عنوان شاعرانۀ «سایه» نشسته بر قلۀ غزل معاصر می شناسیم:

« در خانوادۀ ما گیلکی حرف زدن علامت صمیمیت بود. فارسی حرف زدن علامت احترام بود و این همیشه رعایت می شد. در تمام مکالمات روزمره مادرم با پدرم گیلکی حرف می زد، پدرم به تو فارسی جواب می داد. پدرم که با مادرم فارسی حرف می زد با مادر خودش گیلکی حرف می زد و مادرش به او فارسی جواب می داد.

یعنی مادر بزرگم به پسرش به عنوان مرد خانه احترام می کرد. از این طرف پدرم با مادرم با احترام حرف می زد و مادرم با صمیمیت به گیلکی جواب می داد. همه اهل خانه با ما بچه ها فارسی حرف می زدند. وقتی روز اول رفتم مدرسه همکلاسی هایم فهمیدند که زبان اصلی من گیلکی نیست و گیر می کنم برای گیلکی حرف زدن. می فهمیدم ولی آنچه را می توانستم می گفتم نه آنچه را می خواستم.

در نتیجه همکلاسی ها با من فارسی حرف می زدند. نوکر و کلفت داشتیم اما سر سفره با هم می نشستیم و اگر کلفت قهر می کرد و کار نمی کرد هیچ کس به او چیزی نمی گفت. فضای خانه ما روشنفکری بود... پدری که شنیده بودم اوایل ازدواج وقتی به خانه می آمده اگر می دیده مادرم خواب است می نشسته بالای سر او و آرام ساز می زده... »

بعد از روایت ابتهاج یک راست بروید سراغ نوشته «سمانۀ رحیمی» با عنوان «عروس جنوبی در خانوادۀ شمالی/ رشت؛ جشن بی کران» که به خوش خوراکی گیلانی ها پرداخته و با جزییات توصیف کرده است.

مردم رشت را به خوش باشی و خوش خوراکی می شناسیم و این وجه دوم به زیبایی تمام در این نوشته که هم مقاله است هم داستان و هم خاطره و در هر حالت بسیار خواندنی است:

« در این نقطۀ زمین غذاهای متنوع تا وقتی به خود لذت بدهند می توانند کنار هم بنشینند...برای همین پنیر هم می تواند به شکل معمول، کنار گردو و خیار و گوجه باشد هم می تواند با تخم مرغ و شوید، پنیر برشته شود، هم می تواند جای نمک روی نیمرو را بگیرد، هم می تواند کنار کته و خیار و باقالی و سیر، سور وسات سفرۀ ناهار را کامل کند...

باقالی و اشپل و خیار محلی خرد شده را می شود کنار هر غذایی گذاشت و بادمجان و گوجه و مرغ می توانند سر از قورمه سبزی درآورند. انگار هیچ جا هیچ وقت هیچ تعصبی روی هیچ دستور غذایی نبوده و آدم ها می توانستند با خیال راحت طعم ها را با هم ترکیب کنند. هر کدام از این ترکیب ها یکی از ترکیب ها یکی از اعضای خانوادۀ من را از پا می اندازد یا حداقل فریاد اعتراضش را در می آورد.»

سردبیر هم نوشته است: « رشت، سر پیچ ایستاده، مثل مسافررایگان سواری که شستش بالاست و به ماشین ها علامت می دهد، می خواهد آزاد باشد از هر قیدی و هر جا که شد بخوابد. هر جا که شد برود. با کوله ای روی دوشش که جای پیراهن های بشور و بپوش تویش پر از دستمال گردن و سرپایی های منگوله دار و فراک شب است... شهری که دو رودخانه از وسطش بگذرد در دنیا هم نادر است اما این زررود و گوهررود که رشت را دور می زنند امروز زخم های بازِ شهرند...»

بیش از این نمی توان نقل کرد حتی اگر ننوشته بودند تنها نقل برش هایی از مطالب مجله با ذکر منبع آزاد است نیز باز بیشتر نقل نمی کردیم. شما اما به این برش ها بسنده نکنید. 12 هزار تومان بدهید و با مجلۀ داستان یا داستان همشهری به رشت سفر کنید و اگر اهل گیلانید به خاطرات دور بروید و یاد رفتگان را تازه کنید و قدر باشندگان را بیشتر بدانید...

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: همشهری داستان رشت هوشنگ ابتهاج

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۳۴۴۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نیایش‌های «کیخسرو» ناب‌ترین و زیباترین نیایش‌های ادب فارسی است

ایسنا/خراسان رضوی یک شاهنامه‌پژوه گفت: یکی از مواردی که کیخسرو را ویژه می‌کند ارتباطی است که با خدای یگانه دارد و نیایش‌های کیخسرو از ناب‌ترین و زیباترین نیایش‌های ادب فارسی است که با خدای خودش دارد.

علیرضا قیامتی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: کیخسرو آرمانی‌ترین شهریار اسطوره‌های ایرانی شاهنامه به شمار می‌رود و شاید بتوان گفت به همان اندازه که رستم در پهلوانی‌ها و همراهی‌های مردم مهم است، کیخسرو هم در شهریاری و آیین فرمانروایی نیز مهم است.

وی افزود: اقداماتی که کیخسرو فرزند کیکاووس انجام می‌دهد برای آبادانی، مردم‌داری و دادگری در میان تمام پادشاهان بی‌نظیر است. همچنین او باور دارد که باید ویرانی‌های سراسر کشور را آباد کنیم.

همه بوم ایران سراسر بگشت    به آباد و ویرانی اندر گذشت

هران بوم و برکان نه آباد بود    تبه بود و ویران ز بیداد بود

درم داد و آباد کردش ز گنج      ز داد و ز بخشش نیامدش رنج

این شاهنامه‌پژوه تصریح کرد: کیخسرو حتی به آبادانی سرزمین دشمن هم سفارش می‌کند و می‌گوید که ویرانی دوست و دشمن نمی‌شناسد و سرزمین دشمن را هم نباید ویران کنیم.

هر آن کس که جوید همی رای من   نباید که ویران کند جای من

و دیگر که خوانند بیداد و شوم       که ویران کند مهتر آباد بوم

وی ادامه داد: کیخسرو این باور را دارد که سرزمین در سایه شهریاری اوست و اگر ویران باشد موجب سرافکندگی او و همه ایرانیان نیز خواهد بود.

نباید که آن بوم ویران بود      که در سایه شاه ایران بود

چو ویران بود بوم در بر من    نتابد درو سایه فر من

قیامتی خاطرنشان کرد: یکی از مواردی که کیخسرو را ویژه می‌کند ارتباطی است که با خدای یگانه دارد و نیایش‌های کیخسرو از ناب‌ترین و زیباترین نیایش‌های ادب فارسی است که با خدای خودش دارد.

سپهبد سوی آسمان کرد سر   که ای دادگر داور چاره‌گر

همان لشکرست این که سر پر ز کین   همی خاک جستند ز ایران زمین

دو دست یازم که او یار بس    ز گیتی نخواهیم فریادرس

وی اضافه کرد: بنابراین کیخسرو از این جهت ویژه و نیکوست که نخستین پادشاهی است که مطرح می‌کند هیچ فردی نباید کشته و اعدام شود. کیخسرو در اسطوره‌ها و تاریخ جهان نخستین شهریاری است که اعدام را رد می‌کند. همچنین کیخسرو عنوان می‌کند که «تمام خشم پادشاه بر بی‌گناهان، باید بند و زندان باشد و خونریزی نکنند».

این شاهنامه‌پژوه بیان کرد: کیخسرو نخستین شهریاری است که عارفانه زندگی می‌کند و دل در گرو تاج و تخت ندارد و مردم‌داری برای او مهم و دارای اهمیت است.

از این شهریاری مرا سود نیست  گر از من خداوند خشنود نیست

قیامتی خاطرنشان کرد: کیخسرو می‌گوید افراد چه بدخواه و چه نیک‌خواه من باشند، بارگاه شهریاری به روی همه باز است و این اقدامات کیخسرو او را ویژه و خاص می‌کند و به همین دلیل در بند حکومت و پادشاهی نیست که مبادا غرور آن را بگیرد و به خودکامگی برساند.

وی ادامه داد: بنابراین بلافاصله با خدا نیایش می‌کند که به دام و گردونه خودکامگی نرسد و کاری کند که این مهر از دل او بیرون برود و بتواند به سوی او بازگردد. در نهایت می‌بینیم که کیخسرو جزو جاودانه‌ها می‌شود و راهی دیار نیایش و با اهورامزدا همراه می‌شود و به جاودانگی می‌رسد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • غزه؛ محور مقاومت در ادبیات فارسی
  • وقتی دیگو مارادونا به نحوه شوت زدن هری کین ایراد گرفت / زیرنویس فارسی
  • پپ گواردیولا و رسیدن به رکورد 300 بازی بر روی نیمکت منچسترسیتی در رقابت های لیگ برتر انگلیس (زیرنویس فارسی)
  • فیلم جنجالی داستان شد؛ توقف شماره‌گذاری X ۵۵ پرو
  • رشد ۶.۶ درصدی معاینات سرپایی در پزشکی قانونی لرستان
  • نیایش‌های «کیخسرو» ناب‌ترین و زیباترین نیایش‌های ادب فارسی است
  • سفیدشویان غرب مشغول کارند
  • نجاتم دهید، دیگر به پایان خط رسیده‌ام!
  • چرا BBC دیگر آن قدرت سابق را ندارد؟
  • نمایشگاه ابراهیم حقیقی به اعتماد رسید/ رهایی شورانگیز خط‌ فارسی